02 March, 2008

وهابیت و مدرسه هاى پاکستانى



Wahhabism and Pakistani schools
نویسنده: احمد هاشمی - ۱۳٩۱/٤/٢٠
http://www.sharghnewspaper.com/840523/html/world.htm روزنامه شرقِِ- یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ - - ۱۴ اوت ۲۰۰۵ یادداشت
وهابیت و مدرسه هاى پاکستانى



مدرسه ها از دیر باز نقش مهمى در تحولات سیاسى- اجتماعى جوامع اسلامى بر عهده داشته اند و به جرات مى توان گفت تا همین یکى دو قرن اخیر بیشترین سهم را در جهت دهى فکرى به مردم این جوامع داشته و نقطه اتکاى اصلى توده ها از منظر تغذیه فکرى- عقیدتى و سیاسى بوده اند. در اینجا مراد از مدرسه مکان هایى است که در گذشته براى پرورش و رشد و نمو مفاهیم و عالمان دینى در جوامع اسلامى مورد استفاده قرار مى گرفته اند که در برخى موارد با اندک تغییراتى هم اکنون نیز به حیات خود ادامه مى دهند و بعضاً نام هاى متفاوتى را با خود به یدک مى کشند مثلاً در ایران بیشتر به «حوزه هاى علمیه» معروف هستند و در ترکیه به مدرسه هاى «امام خطیب» و یا در کشور مصر از مدرسه دینى قدیمى و پرنفوذ الازهر به عنوان جامعه یا «دانشگاه الازهر» یاد مى شود. این مدرسه هاى علوم دینى در دوران معاصر با شوک حاصل از تحولات جدید مربوط به نوسازى و مدرنیته در کشور هاى اسلامى مواجه شده و واکنش هاى متفاوتى از خود نشان دادند. یکى از کشور هاى اسلامى که مدرسه جایگاه بسیار رفیعى را در ایفاى نقش هاى اجتماعى- سیاسى به خود اختصاص داده کشور پاکستان است.با حملات تروریستى لندن مسئله «مدرسه هاى پاکستان» مجدداً به موضوع روز تبدیل شد. در این کشور برخى از مدرسه ها (در مفهوم سنتى آن) مانند دانشگاه هاى دینى هستند و برخى دیگر هم مانند کلاس هاى طولانى مدت آموزش قرآن. در پاکستان این مدرسه ها از دیدگاه ایدئولوژیک هم یک دست نیستند. مدرسه هایى وجود دارند که داراى دیدگاه هاى وهابى- سلفى و تغذیه کننده تروریسم هستند (مانند مدارس سپاه سحابه و لشکر جنگوى) و مدرسه هاى کلاسیک آموزش علوم دینى هم بمانند آنچه که در کشور مان تحت عنوان حوزه هاى علمیه از آنها یاد مى شود وجود دارند (مانند مدارس نهضت جعفرى شیعیان پاکستان). مدارسى هستند که از طرف حکومت پاکستان مورد اصلاحات و تغییرات قرار گرفته و تحت کنترل وزارت آموزش این کشور درآمده اند و دانش هاى نوینى چون ریاضیات، فیزیک و جغرافیا هم در آنها تدریس مى شود.در جهان اسلام «مدرسه» به عنوان نهاد آموزشى بسیار قدیمى مطرح است و قدیمى ترین آنها را مى توان در ایران، شبه قاره هند، ترکیه و برخى کشورهاى جهان عرب (مصر و عراق) مشاهده کرد. اما در شبه قاره هند (پیش از تاسیس کشور پاکستان) اولین حرکت شبه نظامى وهابى در میان مسلمانان این شبه قاره در سال هاى دهه ۱۸۲۰ و توسط «احمد بارلوى» آغاز شد. او که یک مسلمان میانه رو بود طى سفرى به حج خط فکرى وهابیگرى را برگزید و پس از بازگشت به هند در شهر «پاتنا» مدرسه وهابى خود را تاسیس کرد و در سال ۱۸۲۶ علیه سیک ها اعلان «جهاد» کرد و مریدان و پیروان خود را به افغانستان فرستاد. بدین وسیله و با کاشت بذرهاى تفکر افراطى در این کشور زمینه هاى پیدایى طالبان در قرن بیستم فراهم شد. اما حرکت بارلوى در میان مسلمانان هند (پاکستان امروزى) طرفداران زیادى پیدا نکرد و تفکر مدرسه هاى اصلاح طلب و میانه رو موسوم به «دوبندى» بیشتر رایج بود و این تفکر از «مدرسه دارالعلوم» واقع در شهر «دوبند» که وابسته به موسسات عالى آموزش دینى علماى سنى بود سرچشمه مى گرفت. یکى از ریشه هاى عمده حرکت هاى تروریستى امروزى به مدرسه هاى میانه رو دوبندى در آن زمان برمى گردد.با تکیه بر مقالات نشریه «کریستین ساینس مانیتور» در شماره ۲۷ جولاى ،۲۰۰۵ براى رادیکالیزه شدن مدرسه ها در پاکستان و دیگر کشورهاى اسلامى مى توان به سه دلیل اشاره کرد: ۱- اثرات و پیامدهاى فاکتور «جهاد»ى که پس از اشغال افغانستان توسط روس ها و با حمایت آمریکا از مجاهدین افغان آغاز شد. ۲- همزمان با افزایش احساسات مداخله گرانه اى که انقلاب ۱۹۷۹ ایران ایجاد نمود (مانند ایده صدور انقلاب) به منظور جلوگیرى از اشاعه این انقلاب شیعى فاکتور میلیتاریسم وهابى نیز تقویت شد. ۳- حمایت همه جانبه آمریکا از این دو فاکتور فوق الذکر. این نشریه، در ادامه از کتاب ریاضیات این مدرسه ها که توسط آمریکایى ها و با هدف مقابله با انقلاب ایران و حمایت از جهاد افغان ها بر ضد روس ها تهیه شده بود یک مثال مى آورد: «یک گلوله کلاشنیکف در هر ثانیه ۸۰۰ متر مسافت را طى مى کند. اگر یک روس در فاصله ۳۲۰۰ مترى یک مجاهد قرار گرفته باشد و مجاهد سر روس را مورد هدف قرار داده باشد در عرض چند ثانیه آن روس را نقش بر زمین خواهد کرد؟» مدرسه هاى پاکستان، خواه افراطى، خواه میانه رو و خواه خوشبین به غرب در این دوره میلیتاریزه شدند. همان طور که این نشریه مى افزاید: در نتیجه، کلاس هایى که توسط این مدرسه هاى جهادگر براى میلیون ها پناهنده افغان در پاکستان تدارک دیده شده بود و حمایت از این کلاس ها توسط مدرسه هاى پاکستان و مربیانى که از عربستان سعودى مى آمدند، همه کمک کردند تا نظامى ترین و خشن ترین شیوه وهابى گرى وارد این مدرسه ها شود و بدین وسیله شبکه بسیار گسترده پرورش دهنده میلیتاریسم شکل گیرد و بدین صورت بن لادن ها، عبدالله عظام ها و ایمن الظواهرى ها با حمایت آمریکا و به عنوان مارهایى در آستین آن، پرورش یافتند. «جان اپوسیتو» (John Eposito) محقق و اسلام شناس معروف، بر این نظر است که در حالى که جریان فکرى دوبندى که با هدف سازگارى دادن بین اسلام سنتى و مقتضیات زندگى نوین در قرن ۱۹ به یک حرکت اصلاح طلبانه و رفرمیستى مبادرت ورزیده بود، به دلایلى از قبیل جنگ افغانستان، فاکتور سعودى و تشکیل جبهه وهابى براى مقابله با انقلاب ایران وهابیزه شده و به طور روزافزونى طریق افراط در پیش گرفت و رژیم طالبان هم از طرف «طلبه هاى» افغان که در این نوع از مدرسه هاى پاکستان آموزش دیده بودند، ایجاد شد. او چنین به ارائه آمار مى پردازد: فقط در دوره بین سال هاى ۱۹۹۴ و ۱۹۹۹ بین ۸۰ الى ۱۰۰ هزار پاکستانى در اینگونه مدارس آموزش دیدند. در اینگونه مدارس، مهمتر از تعداد آموزش دیدگان، بحث روح «جهادیسم» است که جهاد را با ترور همسان مى انگارد. این روحیه است که انسان هاى غیر نظامى و بى گناه را در حملات انتحارى شرم الشیخ، لندن، مادرید، استانبول و نیویورک به قتل مى رساند و ترور را امرى مقدس و یا حداقل مجاز مى شمارد. با وجود اعلام برائت دولت پاکستان از این گروه ها و محکوم کردن حرکات و عملیات تروریستى، این سیستم آموزش دینى این کشور است که براى دولت آن و جامعه جهانى دردسرساز و بعضاً فاجعه آفرین شده است. هرچند که بحث تروریسم و مدرسه هایى که آن را تئوریزه مى کنند فقط محدود و محصور به این کشور نیست. به هر روى، به نظر مى رسد که موضوع «مبارزه با تروریسم» که نومحافظه کاران کاخ سفید به رهبرى بوش داعیه پرچمدارى آن را دارند موضوعى پیچیده و ریشه دار است و مستلزم یک مبارزه عمدتاً نرم افزارى براى تغییر گسترده از سیستم آموزشى گرفته تا بهبود وضعیت اقتصادى در کشورهاى مستعد تروریسم و از جمله پاکستان است. چه، تغییراتى که در بردارنده عناصر بنیادین براى تحول نباشند ساده انگارانه بوده و در بلندمدت قادر به گره گشایى و حل مشکلات مربوط به «تروریسم بین المللى» نخواهد بود.

 

No comments: