20 June, 2018

لطفا اگر به جرگه داعشی ها و یا هیتلریون تعلق دارید لطف فرموده زحمت کم کنید (مرا آنفرند کنید)





لطفا اگر به جرگه داعشی ها و یا هیتلریون تعلق دارید لطف فرموده زحمت کم کنید (مرا آنفرند کنید)
-----------------------------------------------------------------------------------------------------

چندی پیش در مراسم جشن یکصدمین سالگرد تاسیس جمهوری آذربایجان دیدار و صحبت کوتاهی با آقای رضا پهلوی داشتم و عکسی را از این دیدار به اشتراک گذاشتم که مورد آماج حملات لفظی و فحاشی قرار گرفتم. از این حجم و نوع واکنش ها شوکه شدم چرا که همیشه تا حدی نسبت به آینده ایران امیدوار بودم و در صحبت با دوستان آمریکایی با قاطعیت تاکید می کردم که حساب مردم ایران از حکومت سرکوبگر، خشن، بی فرهنگ، واپسگرا و قرون وسطایی جمهوری اسلامی جدا است ولی حالا دیگر آن قاطعیت را ندارم و احساس می کنم ذهنیت های فسیل شده ای در ایران وجود دارند که حتی از حکومت قرون وسطایی و سرکوبگر ولایت فقیه، عقب مانده تر و خشن تر هستند. بیشتر کامنت های آن پست شامل فحاشی و مزخرفات بودند و ارزش پاسخگویی نداشتند ولی این متن را صرفا برای چند تن از دوستان که برای آنها ارزش قائل هستم می نویسم که امیدوارم به سوالات انها پاسخ داده باشم و یک بار برای همیشه در خصوص مواضع خود روشنگری کرده باشم.
دوستان عزیز! موارد زیر برخی از اصولی هستند که به آنها اعتقاد راسخ دارم. اگر با هر یک از این اصول در خصوص آینده ایران و آذربایجان و یا دیگر اصول شخصی ذیل مشکل پایه ای دارید لطفا مرا آنفرند کنید (از دوستی فیسبوکی خارج کنید). علاقه ای به دوستی مجازی و حقیقی با افراد دگم، متعصب مذهبی و نژادی ندارم:
1. معتقد به ایرانی سکولار، دموکراتیک، تمرکززدا و فدرال هستم. در این ساختار دموکراتیک، همه جریانات سیاسی از جمله اسلامگراها و طرفداران ولایت فقیه (اصول گرایان و اصلاح طلبان)، چپ ها (سازمان مجاهدین خلق، فدائیان، احزاب کمونیستی)، طرفداران سلطنت پهلوی، جریانات پارس گرا، و حتی گروه های نژادپرست و دست راستی افراطی در اداره کشور مشارکت خواهند داشت. همچنین، در این ساختار فدرال، کشور به مناطق خودمختار تقسیم شده و به صورت فدرال اداره می شود. به باورم، تمرکززدایی و واگزاری امور به اداره محلی در کشور کثیرالمله و وسیعی مانند ایران نخستین گام تمرین دموکراسی و حفظ ایران در مرزهای کنونی آن است.
2. معتقد به تشکیل منطقه خودمختار آذربایجان هستم و با توجه به اینکه کشور مستقلی به نام جمهوری آذربایجان در شمال ایران وجود دارد بهترین نامی که برای این منطقه جغرافیایی می توان در نظر گرفت "جمهوری خودمختار آذربایجان جنوبی" است. با این حال، این مردم آذربایجان هستند که باید در خصوص نام و نحوه تعامل آینده خود با ایران و جزئیات و نوع رابطه مرکز- پیرامون تصمیم بگیرند.
3. در این سختار فدرال، آموزش زبان فارسی در مناطق خودمختار (از قبیل آذربایجان جنوبی، کردستان، بلوچستان و غیره) صرفا به صورت داوطلبانه و محدود و نه اجباری و تحمیلی صورت می گیرد و آموزش زبان فارسی در مقطع ابتدایی در آذربایجان جنوبی ممنوع بوده و تاکید و اولویت بر روی زبان مادری (ترکی) و زبان بین المللی (انگلیسی) خواهد بود.
4. معتقد به ایرانی هستم که در صلح و دوستی با همسایگانش بسر می برد و موجودیت بویژه کشورهایی از قبیل اسرائیل، ترکیه، آذربایجان شمالی، بحرین و کلیه کشورهای آسیای میانه و قفقاز را بدون هر گونه شرط و شروطی به رسمیت شناخته و از انکار آنها و تهدید به نابودی، حمله و اشغال آنها دست کشیده است.
5. معتقدم در آینده ای دموکراتیک، بیماری های سیاسی رایجی از قبیل ترک ستیزی و عرب ستیزی در زمره جرایمی مانند یهودستیزی قرار گرفته و قابلیت پیگرد قانونی خواهد داشت. باید ذهنیت فسیل شده ناسیونالیسم ایرانی را که مبتنی بر پارسی گری و پارس گرایی و شیعه گرایی است را وادار به نرمش قهرمانانه و بازتعریف هویت ایرانی کرد که جامع و دربرگیرنده همه عناصر تشکیل دهنده آن از جمله هویت پارسی، ترکی، عربی، کردی و بلوچی باشد.
6.
معتقد به ایرانی هستم که به اقلیت های عقیدتی، مذهبی، قومی و جنسیتی (ال جی بی تی کیو) احترام می گذارد و حق زندگی آزادانه و فارغ از تبعیض آنها را تضمین می کند.
7. معتقد به ایرانی هستم که آزادی مذهب توسط قانون اساسی تضمین شده است و در عین حال، مذهب کاملا در حوزه خصوصی و شخصی قرار دارد و بهاییان، یهودیان، مسیحی ها و خداناباوران (آتئیست ها) به همان اندازه مسلمانان شیعه دوازده امامی از حقوق شهروندی برخوردارند.
8. معتقد هستم ایران کشوری چند پاره است به این معنی که به تعبیر ساده و همه فهم، مثلا اگر فردی از شمال غرب (آذربایجان غربی) به سمت جنوب شرق ایران (بلوچستان) حرکت کند همزمان با چندین ساختار هویتی- فرهنگی – زبانی روبرو خواهد شد و سخن گفتن از ایرانی یکپارچه از نظر هویتی و زبانی و فرهنگی سخنی گزافه و غیرواقع بینانه است.
9. معتقدم همه ملیت های ایرانی باید بتوانند در شرایط برابر و در چارچوبی دموکراتیک با یکدیگر همزیستی داشته باشند و شخصا معتقد به استقلال آذربایجان جنوبی نیستم ولی باور دارم که در یک شرایط دموکراتیک، آذربایجان جنوبی می تواند در چارچوب ایران به فعالیت خود ادامه دهد. با این وجود، در آینده دموکراتیک، همه احزاب از فدرالیست ها گرفته تا استقلال طلب ها باید بتوانند در جغرافیای آذربایجان جنوبی فعالیت کنند و این مردم آذربایجان هستند که باید در خصوص آینده خود تصمیم می گیرند.
10. به استقلال آذربایجان جنوبی اعتقادی ندارم و تصور می کنم اکثریت مردم آذربایجان به یک ساختار فدرال و خودمختاری حداکثری بسنده خواهند کرد ولی معتقدم در صورتیکه مردم آذربایجان در یک فرایند شفاف و دموکراتیک از قبیل همه پرسی، تصمیم به جدایی از ایران و تشکیل دولتی مستقل بگیرند هیچ نیرویی نباید بتواند بر سر راه آن مانع تراشی کند و حتی خدا هم باید در مقابل خواست و اراده دموکراتیک آنها زانو بزند.
11. به تقدس خاک و خون و نژاد و مرزهای جغرافیایی اعتقادی ندارم. قائل به تقدس انسان و آزادی او هستم و آنچه مهم است بهروزی و خوشبختی همه مردمانی می باشد که در واحد جغرافیایی ایران زندگی می کنند و نباید مرزها را به مردمان تحمیل کرد و آن را تبدیل به زندان ملیت هایی کرد که خود را دربند آن می بینند.
12. به همزیستی مقتدرانه و از موضع برابر آذربایجان جنوبی، کردستان، بلوچستان و دیگر مناطق غیرپارسی با ایران فدرال باور دارم و معتقدم این همزیستی باید داوطلبانه و آزادانه باشد و این واحدهای جغرافیایی باید بتوانند در صورت تداوم تبعیض در اشکال مختلف آن، از ایران فدرال استقلال پیدا کنند. نباید به بهانه اینکه "الان وقتش نیست" و "یک روزی دموکراسی بر ایران حاکم خواهد شد و معجزه خواهد شد و مشکلات حل خواهد شد" به تبعیض قومیتی و نابرابری ها دامن زد و یا آنها را توجیه کرد. حق دادنی نیست، گرفتنی است.


A person in a suit and tie

Description generated with very high confidence

No comments: